علیرضا رحیمی

علیرضا رحیمی

قوم نگاری ایلات و عشایر ایران
علیرضا رحیمی

علیرضا رحیمی

قوم نگاری ایلات و عشایر ایران

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران ـ تیره

  تیره :

 

در ساختار اجتماعی عشایر ایران، تیره از مجموع چند رده و واحد کوچک‌تر از خود مانند تش، بُنکو، گوبک، دودمان، اوبا و ... تشکیل می‌شود که واحدی کوچکتر از طایفه و رکن اصلی طایفه و ایل به شمار می آید.

 

غالبا از ترکیب چند تیره، طایفه بوجود می آید. اساس تیره مبتنی بر پیوندهای خویشاوندی واقعی و اصل و نسبی از خط صلبی (پدری) است که همبستگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و دفاع از منافع افراد عضو را بر عهده دارد.

 

در گذشته در راس تیره ها کدخدا حضور داشت که از طرف کلانتران و با هماهنگی ایلخان، انتخاب و منصوب می شد اما امروزه کدخداها نیز همچون کلانترها به دلیل فروپاشی و تغییرات گسترده در ساختار ایلی، کارکرد خود را از دست داده و دیگر این واژه در ایلات و عشایر محلی از اعراب ندارد.



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران ـ طایفه

  طایفه :

 

طایفه (طائفه) مونث طایف (طائف)، در لغت به معنای گروه، دسته، جماعت، پاره ای ازچیزی، جماعتی از مردم که آداب یا مذهب مشترک دارند، و بستگان و کسان  آورده شده است که جمع آن، طایفات (طائفات) یا طوایف (طوائف) است.

 

طایفه مشخص ترین و مهتمرین رده در سلسه مراتب ایلی و ساختار اجتماعی و سیاسی عشایر را تشکیل می دهد که از چندین تیره  تشکیل می شود.

 

طوایف در سلسله مراتب سازمان اجتماعی عشایر ایران، بین ایل و تیره قرار می‌گیرند، اما طوایفی نیز وجود دارند که به هیچ ایلی وابسته نیستند و از این حیث "طایفه مستقل" نامیده می‌شوند.

 

اعضای طایفه، غالبا با هم پیوند خویشاوندی دارند و در چند یا چندین نسل، نسبا و سببا به نیای مشترکی می‏رسند و خود را به صورت حقیقی یا اساطیری منتسب به آن می‏دانند.

 

در طوایف مختلف، اعضا در دفاع و جلوگیری از تضییع حقوق طایفه سهیم هستند و طایفه نیز مسئولیت مشترکی برای حفظ حقوق اعضای خود بر عهده دارد.

 

در ساختار ایلی ایران، سرپرستی طوایف بر عهده کلانترها بوده است که توسط ایلخان (سرپرست ایل) تعیین و منصوب می‏شدند. کلانترها هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه های ایل در طایفه های تحت رهبری خود بودند.

 

امروزه به دلیل فروپاشی و تغییرات گسترده در ساختار ایلی، عنوان کلانتر کاربرد خود را از دست داده است و دیگر نشانی از کلانتران که توسط ایلخانان منصوب می شدند، نیست.



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران ـ ایل

ایل :

در پست قبلی آورده شد که؛ کهن ترین سندی که واژه ایل در آن به کار رفته متعلق به ترک های سلجوقی است (دایره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 10، ص 698). مؤلف جامع التواریخ، ایل را به معنای "مطیع و فرمانبردار" به صورت ترکیبی "ایل کردن"(مطیع کردن) و "ایل شدن"(مطیع و فرمانبردار شدن) به کار برده است (همدانی،1362:ج1، 247-245). 


در دوره ایلخانان عنوان "ایل خان" برای فرمانروایان مغول در ایران به کار می رفته است و ایلات به معنای جماعتی از مردم کوچنده و نیمه کوچنده، با ساختار اجتماعی و سیاسی خاص در زبان فارسی کاربرد یافت (دایره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 10: 698و699).   

 

و اینک ادامه ماجرا :  

 

ایل واژه ای ترکی مغولی است که در فرهنگ های لغت به معنای دوست، موافق، یار، همراه، و همچنین رام و مطیع، و ولایت و قبیله و طایفه آمده است و عموما به گروه و جماعتی منسجم از مردم چادرنشین و عشایر اطلاق می شود.   

 

 در متون فارسی، واژه ایل با واژه های قبیله، قوم، عشیره، طایفه، اویماق، خاندان و دودمان غالبا هم معنی و مترادف هم آورده شده اند. البته برخی از این کلمات را نمی توان هموزن و مترادف ایل بکار برد مثل کلمه قوم که حوزه گسترده تری را در بر می گیرد. 

 

در تعریف ایل آورده شده است، ایل یک واحد سیاسی و اجتماعی است که از اتحاد چند طایفه با حوزه فرهنگی، آداب و رسوم و تاریخ مشترک تشکیل می شود و معمولأ وجود نیا، سرزمین و منافع مشترک، توزیع متعادل مرتع و چراگاه، ایجاد انسجام درونی در مقابل جوامع همسایه و حفظ و بقای قدرت در بین این چند طایفه، زمینه ساز شکل گیری ایل است.  

 

به عبارت دیگر، ایل اتحادیه ای سیاسی متشکل از طوایف و تیره های مختلف عشایری است که با اتکا به وابستگی های خویشاوندی و همخونی(نسبی،سببی و آرمانی)، و بنا به مصالح و ضرورتهای سیاسی و اجتماعی در برهه ای از زمان و در سرزمینی مشترک که دارای قلمرو ایلی مشخصی نیز هستند، با هم متحد شده و تشکیل یک واحد ایلی را می دهند و رهبری و مدیریت آن بر عهده ایلخان است. 

 

دکتر نادر افشار نادری، مردم‌شناس ایرانی، سه عامل زیر را به عنوان عناصر اصلی تعریف "ایل" بیان داشته است:

1 ـ   وجود ساختار ایلی؛ تقسیم ایل به طایفه، تیره و  واحدهای اجتماعی کوچک تر.

2 ـ  باور اعضای ایل که به این ساخت و نظام ایلی تعلق دارند.

3 ـ  وجود سرزمین مشترک. 

 

در شناخت ایلات و عشایر ایران باید سه عنصر و شاخص  اساسی زیر را مد نظر داشت:

1- عنصر قبیله‌ای، به مثابه "سازمان اجتماعی" ایلات و عشایر.

2- عنصر کوچ‌نشینی، به مثابه "شیوه زیست" ایلات و عشایر.

3- عنصر دامداری، به مثابه "شیوه معاش" ایلات و عشایر. 

 

بر این اساس، ایل جمعیتی است که سازمان اجتماعی آن عشایری و قبیله ای، شیوه زیست آن کوچ‌نشینی (کوچ‌نشینی کامل یا نیمه کوچ‌نشینی) و شیوه معاش و اقتصاد آن متکی بر دامداری است. این جمعیت یک واحد مستقل اجتماعی و سیاسی را تشکیل می دهند که دارای فرهنگ، تاریخ و سرزمین جغرافیایی مشترک هستند. 

 

عضویت در ایل مستلزم پیوند تباری است و اعضای ایل دارای "احساس تعلق به ایل" (به تعبیر دکتر افشار نادری) و یا "عصبیت" (به تعبیر ابن‌خلدون) هستند. این روانشناسی مردم ایلیاتی را "عرق ایلی" می نامند. شود.  

 

 اگرچه امروزه تحولات سیاسی و اقتصادی، یکجانشینی و  اسکان، و مهاجرت به شهرها و روستاها، بنیان های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایلات و عشایر را دگرگون کرده است به طوری که سلسه مراتب و ساختار ایلی نسبت به گذشته کمرنگ و تا حدود زیادی دچار فروپاشی شده است، اما همچنان در رده های پایین هرم ساختار ایلی، مناسبات اجتماعی ایلی برقرار است. 

 

بر اساس آخرین سرشماری عشایر کوچنده کشور که در تیرماه 1387 توسط مرکز آمار ایران انجام شده است، تعداد ایل های کشور  104 ایل و 552 طایفه مستقل اعلام شده است. 

 

از ایل ها بزرگ و مشهور ایران می توان به ایل های "قشقایی"، "بختیاری"، "شاهسون"، "جلالی"، " بویراحمد"، "کلهر"،  "زعفرانلو"، "خمسه"، "سنگسری، "ممیوند"، "بهمئی"، "افشار"  و ... اشاره کرد. 



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.


سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران


ایلات و عشایر همواره نقش مهم و تاثیرگذاری در تحوالات تاریخی ایران داشته و از نیروهای موثر و صاحب نفوذ در مناسبات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بشمار می آمده اند به طوری که غالب حکومت های استقرار یافته در ایران ایلیاتی بوده اند.   

 

در گذشته، ایلات و عشایر به علت داشتن آمادگی دایمی برای کوچ، دارای انضباط شبه نظامی بودند و همین انضباط و آمادگی جنگی، ایلات را تبدیل به یک اردوی نظامی می‌کرده ‌است و در هر دوره تاریخی در ایران ایلاتی که نیرومندتر و منسجم تر بوده اند، قدرت سیاسی کشور را تصاحب کرده ‌اند. 

 

از ایلات مهمی که در صده های اخیر در ایران تشکیل حکومت داده اند می توان به ایل های "افشار"،  "زند"  و " قاجار" اشاره کرد. بعد از انقراض حکومت قاجار و گسترش شهرنشینی و ایجاد تغییرات گسترده در ساختار سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی ایران، و همچنین سرکوب و اسکان ایلات و عشایر در زمان پهلوی اول، کم کم از قدرت سیاسی و اجتماعی ایلات و عشایر کاسته شد و امروزه دیگر دور از ذهن می رسد که مجددا حکومت ایلی و ایلیاتی در ایران برقرار شود.   

 

با این وجود، همچنان در پهنه سرزمین ایران ایل ها و طوایف بزرگ و کوچکی زندگی می کنند که اگرچه همچون گذشته در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور نقش آفرینی ندارند اما نقش اقتصادی آنان در تولیدات دامی، پروتئینی و لبنی و صنایع دستی بر کسی پوشیده نیست.  

 

بنابراین، شناخت دقیق تاریخ ایران و مناسبات و تحولات سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی آن بدون مطالعه و شناخت دقیق ایلات و طوایف و آشنایی با ساختار قدرت و سلسله مراتب ایلی در آنها بعید و ابتر به نظر می رسد.  

 

گسترش شهرنشینی و تسریع روند اسکان در ایلات و عشایر، تغییرات اساسی در همه وجوه زندگی ایلی بوجود  آورد که عمده ترین آن، تغییر در نظام سلسله مراتب ایلی بوده و هست، از اینرو در این مقال و مجال و پست های بعدی این وبلاگ؛ "ایلات و عشایر ایران"، تلاش شده است، اطلاعاتی اجمالی و کوتاه از سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران و تعاریف واژه های ایل، طایفه، تیره و ... ارائه شود.  

 

این اطلاعات حاصل کنکاش و جستجوی از منابع مکتوب و اینترنتی و همچنین تجارب چندین ساله در ارتباط با ایلات و عشایر کشور بوده و هست و به حتم به دلیل دانش اندک و غیر آکادمیک نگارنده در این حوزه، خالی از اشکال هم نیست. باعث خرسندی خواهد بود که شما خواننده عزیز و فرهیخته با ارائه نظرات خود، این اطلاعات را تکمیل و غنی تر کنید. 

  

ایل:

کهن ترین سندی که واژه ایل در آن به کار رفته متعلق به ترک های سلجوقی است (دایره المعارف بزرگ اسلامی ، ج 10، ص 698). مؤلف جامع التواریخ، ایل را به معنای "مطیع و فرمانبردار" به صورت ترکیبی "ایل کردن"(مطیع کردن) و "ایل شدن"(مطیع و فرمانبردار شدن) به کار برده است (همدانی، 1362، ج1، ص 247- 245).  

 

در دوره ایلخانان عنوان "ایل خان" برای فرمانروایان مغول در ایران به کار می رفته است و ایلات به معنای جماعتی از مردم کوچنده و نیمه کوچنده، با ساختار اجتماعی و سیاسی خاص در زبان فارسی مصطلح یافت (دایره المعارف بزرگ اسلامی، ج 10، ص 698 و 699). 

 

لطفا ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه فرمایید.



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.

کوچراه های ایل بزرگ بختیاری

گزارشی از کوچ بهاره عشایر بختیاری در سال  94

 

با آغاز فصل بهار و سبز شدن مراتع و چمنزارها، خانوارهای عشایری مستقر در مناطق گرمسیر قشلاقی، بار و بنه خود را می بندند و به مناطق خوش آب و هوا و سردسیر ییلاقی در نقاط مختلف کشور، کوچ می کنند.

 

عشایر بختیاری نیز همچون سایر اقوام کوچنده ایران، با آغاز اردیبهشت ماه و گرم شدن هوا در مناطق قشلاقی، کیلومترها پستی و بلندی ها و جاده های پرپیچ و خم ارتفاعات زاگرس را طی می کنند تا به سکونتگاه های ییلاقی خود برسند؛ کوچی سخت و نفس گیر، برای رسیدن به علف برای چرای دام.

 

عشایر بختیاری که مناطق اصلی سکونت آنها در دو استان چهارمحال و بختیاری(ییلاق) و خوزستان(قشلاق) تمرکز یافته، دو بار در سال کوچ می کنند؛ یک بار در فصل بهار با عبور از ایلراه های تاراز، دزپارت، تنگه فاله، کوه سفید و هزارچم وارد استان چهارمحال و بختیاری شده و تا اوایل مهرماه در مناطق ییلاقی این استان اطراق می کنند، و یک بار هم در اوایل پاییز که مجددا به سکونتگاه های قشلاقی خود در استان خوزستان باز می گردند. همچنین بخش دیگری از ییلاقات عشایر بختیاری، در استان های اصفهان، لرستان و کهگیلویه و بویر احمد قرار دارد.   

 

  

بر اساس آخرین سرشماری عشایر کوچنده کشور در سال 1387، جمعیت 126039هزار نفری عشایر چهارمحال و بختیاری (20689خانوار)، حدود یک میلیون و 500 هزار راس دام در اختیار دارند و دومین استان عشایرنشین کشور پس از استان فارس بشمار می آیند. این عشایر پاییز و زمستان را در دشت‌ها و مناطق قشلاقی شرق خوزستان و بهار و تابستان را در بخش‌های غربی چهارمحال و بختیاری و عمدتا در مناطق ییلاقی شهرستان های کوهرنگ، اردل، کیار، بروجن، لردگان و دیناران مستقر می شوند.

 

بختیاری ها به دو شاخه هفت لنگ و چهارلنگ تقسیم می شوند که محل سکونت ییلاقی چهارلنگ ها محدوده شهرستان های فریدن، دورود، الیگودرز، سمیرم تا لردگان را در بر می گیرد و بخش قشلاقی آنها در شهرستان های، ایذه و رامهرمز در استان خوزستان واقع شده است.

 

سکونتگاه ییلاقی هفت لنگ های بختیاری نیز در محدوده شورآب، تنگه گزی و دامنه‌های زردکوه بختیاری تا اردل به مرکزیت شهرستانهای کوهرنگ و چلگرد، و بخش قشلاقی آنها نیز در شهرستان های اندیکا و مسجد سلیمان واقع است.

  

  

ساختار اجتماعی بختیاری ها از یک بُهُون یا سیاه چادر(خانوار) آغاز و تا ایل گسترش می یابد. خانوار کوچکترین بخش در تقسیمات ایلی بختیاری ها بشمار می آید که به آن مال نیز گفته می شود. هر سه تا دوازده خانوار یا بیشتر، اولاد خوانده می‌شود که در گویش محلی به آن کُربَو (پسر و پدر) نیزمی گویند. مجموع چند اولاد، تَش نامیده می‌شود که خانوارهای یک تَش همه خویشاوند نزدیک بوده و دارای نیایی مشترک هستند و سرپرستی آن را فرد کاردان و با تجربه ای از همان تش بر ‌عهده دارد که به ریش‌سفید مشهور است.

 

در طوایف بختیاری، مجموع چند تَش، واحد بزرگتری به نام تیره را تشکیل می دهند و از ترکیب تیره‌ها، طایفه بوجود می‌آید که افراد یک طایفه به نوعی با یکدیگر نسبت خانوادگی اصلی و فرعی دارند. از ترکیب چند طایفه، واحد بزرگتری به نام باب (بلوک) تشکیل می شود. باب، پسوندی است که بیشتر مفهوم پیوستگی و همبستگی طایفه‌ها را می‌رساند و بین طوایف یک باب هیچ گونه نسبت خویشاوندی وجود ندارد.

 

 

از تجمیع چند باب با هم، شاخه تشکیل می شود و در مجموع ایل بختیاری دارای دو شاخه بزرگ و اصلی با نام های چهارلنگ بختیاری و هفت‌لنگ بختیاری است. شاخه هفت‌لنگ از ۴ باب (رده) تشکیل شده است که عبارتند از بابادی، بهداروند، دورکی و دیناری و شاخه چهارلنگ نیز از ۵ باب تشکیل شده است که شامل محمدصالح، زلکی، موگویی، میوند و کیانرسی می‌باشند.

 

  

یک پرانتز بزرگ: (در خصوص وجه تسمیه چهارلنگ و هفت لنگ در منابع تاریخی روایت های مختلفی آورده شده است اما آنچه بیشتر به آن استناد می شود این است که، در گذشته (احتمالا در دوران صفویه)، گردش اقتصادی حکومت سنتی ایلیاتی بوسیله مالیات سرانه‌ای بوده‌ که از دامداران می‌گرفتند. بختیاری ها به لحاظ پرداخت مالیات به دو بخش عمده تقسیم می‌شدند؛ از یک بخش که دام بیشتر و مراتع بهتر داشتند، مالیات بیشتر و از بخش دیگر مالیات کمتری دریافت می‌شد.

 

 

واحد مالیات دامی در ایل بختیاری بر حسب مادیان تعیین می‌شد و چون یک رأس مادیان، برابر با واحد گرفتن مالیات دامی، چهار لِنگ(چهار پا) محسوب می‌شد، افراد این منطقه که مشمول پرداخت این نوع مالیات بودند به چهارلنگ معروف شدند. گروه دیگر که قدرت مالی بیشتری داشتند، مقدار مالیات را به اندازه هفت لِنگ مادیان، یعنی دو رأس مادیان منهای یک لِنگ می‌داده‌اند و بر همین اساس، مردم این منطقه به هفت لنگ معروف شدند.)

  

  

امروزه اگرچه تحولات سیاسی و اقتصادی، یکجانشینی و اسکان و مهاجرت عشایر به شهرها و روستاها، بنیان های اجتماعی و اقتصادی ایلات و طوایف را دگرگون کرده است به طوری که تشکیلات و ساختار ایلی تا حدود زیادی دچار فروپاشی شده است؛ اما بختیاری ها همچنان تحت تاثیر آداب و رسوم و نظام های قبیله ای اجداد کوچنده خود قرار دارند و هنوز بخشی زیادی از ایل بختیاری برای تامین معاش، کوچ راه های ایل را درمی نوردند.

  

 

این نورد از طبیعت که از ارتفاعات سخت گذر و پر فراز و نشیب رشته‌ کوه های زاگرس و رودخانه‌های پر آب سرشاخه‌های مختلف کارون می‌گذرد، یکی از ناهموارترین راه‌های عشایری کشور است که هنوز عبور از آن از مشکلات مهم کوچ‌نشینان بختیاری است.

  

  

علاوه بر این، تصرف ایلراه ها و میان بندهای عشایری طی سالیان گذشته بر اثر گسترش شهرنشینی، احداث جاده ها و پروژه های عمرانی، و واگذاری زمین به کشاورزان و باغداران؛ موجب شده است که این تولید کنندگان سخت کوش ناگزیر شوند از جاده های ارتباطی شهرها عبور کنند که این تردد برای آنان بی هزینه نبوده و نیست و بارها و بارها بر اثر سوانح رانندگی، خون دام ها و گاه خود عشایر، بر آسفالت جاده ها نقش بسته و فصل کوچ را به فصلی تلخ و پرالتهاب برای عشایر تبدیل کرده است.

  

 

 

 

از طرفی، با مسدود شدن و تصرف ایل راه ها و البته بروز خشکسالی در برخی از نواحی کشور، عشایر مجبور به کوچ با ماشین شده اند و به همین دلیل زودتر از موعد تعیین شده به مناطق قشلاقی یا ییلاقی خود که هنوز آماده حضور و چرای دام های آنان نیست، می رسند که در این خصوص جدال عشایر و ماموران منابع طبیعی؛ خود حکایت دیگری دارد.

 

کوچ سنتی عشایر بویژه عشایر بختیاری، علیرغم همه سختی ها و فراز و نشیب های تاریخ چند صدساله خود، بخشی از میراث فرهنگی و شیوه زندگی انسان هایی سخت کوش و طبیعت دوست، از مردمان ایران زمین بوده و هست؛ میراثی که آرام آرام در حال از بین رفتن و منسوخ شدن است. ظرفیت و فرصت گردشگری ای که از آن به نحو مطلوب استفاده نکرده و نمی کنیم.

 

 

  

 

گزارش و عکس: علیرضا رحیمی

      (09124548400)



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.