علیرضا رحیمی

قوم نگاری ایلات و عشایر ایران

علیرضا رحیمی

قوم نگاری ایلات و عشایر ایران

سلسله مراتب ایلی در بختیاری ها

بختیاری ها بزرگترین ایل در ایران هستند که در محدوده جغرافیایی جنوب و مرکز ایران و عمدتا در شمال و شرق استان خوزستان، و استان های چهارمحال و بختیاری، اصفهان و بخشی از استان های لرستان و کهگیلویه و بویراحمد سکونت دارند.

 

بختیاری ها در طول تاریخ  پرفراز و فرود خود، نقش به سزایی در تحولات سیاسی و اجتماعی کشور بویژه در زمان انقلاب مشروطه ایفا کرده اند. در گذشته ای نه چندان دور، توزیع قدرت در سلسله مراتب ایلی بختیاری ها از سطوح و لایه های مختلفی تشکیل شده بود که امروزه بخشی از آن هنوز در میان طوایف بختیاری برقرار است. این ساختار که از کوچکترین جزء یعنی خانوار یا بُهُون (سیاه چادر) تا بزرگترین آن یعنی شاخه (لنگ) را در بر می گرفت؛ خود به خود باعث تفرق و پراکندگی قدرت در این ایل بزرگ می شد و تنها هنگامی که همه اجزاء با یکدیگر متحد و یکپارچه می شدند، تشکیل ایل یا اتحادیه ایلی را می دادند.

 

در گذشته، توزیع قدرت سیاسی و اجتماعی در بختیاری ها با تقسیمات درون سازمانی این ایل متناسب بود. در راس ایل، خوانین با اختیارات نامحدود قرار داشتند، و در راس طایفه ها، کلانتران و در راس تیره ها، کدخدایان و بعد از آن ریش سفیدان و معتمدین قرار می گرفتند. با متمرکز شدن قدرت در دولت مرکزی بویژه در زمان پهلوی اول و سرکوب عشایر و گسترش شهرنشینی، به تدریج از قدرت خوانین کاسته و ساختار سیاسی بختیاری ها بویژه در سطوح بالای هرم ایلی دچار تغییرات و دگرگونی هایی شد و کم کم خوانین، کلانتران و کدخدایان در ساختار قدرت ایلی جایگاه خود را از دست داده و حذف شدند.

 

اگر چه حاکمیت خوانین و وابستگی به روسای طوایف، زندگی کوچ نشینی وابسته به چراگاه و مرتع، اقتصاد معیشتی متکی بر دامداری، وحدت قبیله ای و عصبیت قومی، همبستگی های سببی و نسبی، و نظام خویشاوندی مرد سالاری از مشترکات ایلات و عشایر است اما ایل بختیاری به لحاظ ساختار اجتماعی ایلی، وجوه تمایز و تفاوت هایی با سایر ایلات و عشایر ایران دارد.


 

 

در مجموع، ساختار ایلی بختیاری ها از یک بُهُون یا سیاه چادر(خانوار) آغاز و تا ایل گسترش می یابد. رده بندی ساختار ایلی در این ایل بزرگ به شکل زیر است :

ایل  ـ   شاخه  ـ   باب  ـ   طایفه  ـ   تیره   ـ   تش   ـ   اولاد   ـ   خانوار (مال)


خانوار(مال):  خانوار کوچکترین واحد در تقسیمات ایلی بختیاری ها به شمار می آید که سر پناهی(سیاه چادر ـ بُهُون) مستقل دارند و به آن مال نیز گفته می شود. 


اولاد(کُربَو):  هر سه تا دوازده خانوار(مال) یا بیشتر، اولاد خوانده می‌شود که در گویش محلی به آن کُربَو (پسر و پدر) نیز می گویند. افراد اولاد ساکن در یک منطقه و یا روستا هستند و هدایت و سرپرستی اولاد را فردی "معتمد" از همان اولاد بر عهده دارد.


تَش: مجموع چند اولاد، تَش نامیده می‌شود و خانوارهای یک تَش همه خویشاوند نزدیک بوده و دارای نیایی مشترک هستند و سرپرستی آن را فرد کاردان و با تجربه ای از همان تش بر ‌عهده دارد که به "ریش‌سفید" مشهور است.


تیره:  در طوایف بختیاری، مجموع چند تَش، واحد بزرگتری به نام تیره را تشکیل می دهند. در گذشته در راس هر تیره فردی قرار داشت که "کدخدا" نامیده می شد.


طایفه:  از ترکیب تیره‌ها، طایفه بوجود می‌آید که افراد یک طایفه به نوعی با یکدیگر نسبت خانوادگی اصلی و فرعی دارند. در گذشته در راس هر طایفه  "کلانتر"  قرار داشت که از طرف ایلخان به این سمت گماشته می شد.


باب:  در ساختار ایلی بختیاری ها، از ترکیب چند طایفه، واحد بزرگتری به نام باب (بلوک) تشکیل می شود. به عبارتی باب از اتحاد چندین طایفه همسایه با هم در یک محدوده جغرافیایی مشخص تشکیل می شود. از اینرو باب، پسوندی است که بیشتر مفهوم پیوستگی و همبستگی طایفه‌ها را می‌رساند و بین طوایف یک باب هیچ گونه نسبت خویشاوندی وجود ندارد.


شاخه:  از تجمیع چند باب با هم، شاخه تشکیل می شود و در مجموع ایل بختیاری دارای دو شاخه بزرگ و اصلی با نام های  "چهارلنگ بختیاری"  و  "هفت‌لنگ بختیاری" است. شاخه هفت‌لنگ از ۴ باب (رده) تشکیل شده است که عبارتند از بابادی، بهداروند، دورکی و دیناری و شاخه چهارلنگ نیز از ۵ باب تشکیل شده است که شامل محمدصالح، زلکی، موگویی، میوند و کیانرسی می‌باشند.


ایل:  ایل بالاترین رده ایلی در بختیاری ها است که در گذشته در راس آن ایلخان و خوانین  قرار داشتند که از طرف حکومت مرکزی تعیین می شدند.



استفاده از مطالب وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران ـ تیره

  تیره :

 

در ساختار اجتماعی عشایر ایران، تیره از مجموع چند رده و واحد کوچک‌تر از خود مانند تش، بُنکو، گوبک، دودمان، اوبا و ... تشکیل می‌شود که واحدی کوچکتر از طایفه و رکن اصلی طایفه و ایل به شمار می آید.

 

غالبا از ترکیب چند تیره، طایفه بوجود می آید. اساس تیره مبتنی بر پیوندهای خویشاوندی واقعی و اصل و نسبی از خط صلبی (پدری) است که همبستگی سیاسی، اجتماعی و اقتصادی و دفاع از منافع افراد عضو را بر عهده دارد.

 

در گذشته در راس تیره ها کدخدا حضور داشت که از طرف کلانتران و با هماهنگی ایلخان، انتخاب و منصوب می شد اما امروزه کدخداها نیز همچون کلانترها به دلیل فروپاشی و تغییرات گسترده در ساختار ایلی، کارکرد خود را از دست داده و دیگر این واژه در ایلات و عشایر محلی از اعراب ندارد.



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.

سلسله مراتب ایلی در عشایر ایران ـ طایفه

  طایفه :

 

طایفه (طائفه) مونث طایف (طائف)، در لغت به معنای گروه، دسته، جماعت، پاره ای ازچیزی، جماعتی از مردم که آداب یا مذهب مشترک دارند، و بستگان و کسان  آورده شده است که جمع آن، طایفات (طائفات) یا طوایف (طوائف) است.

 

طایفه مشخص ترین و مهتمرین رده در سلسه مراتب ایلی و ساختار اجتماعی و سیاسی عشایر را تشکیل می دهد که از چندین تیره  تشکیل می شود.

 

طوایف در سلسله مراتب سازمان اجتماعی عشایر ایران، بین ایل و تیره قرار می‌گیرند، اما طوایفی نیز وجود دارند که به هیچ ایلی وابسته نیستند و از این حیث "طایفه مستقل" نامیده می‌شوند.

 

اعضای طایفه، غالبا با هم پیوند خویشاوندی دارند و در چند یا چندین نسل، نسبا و سببا به نیای مشترکی می‏رسند و خود را به صورت حقیقی یا اساطیری منتسب به آن می‏دانند.

 

در طوایف مختلف، اعضا در دفاع و جلوگیری از تضییع حقوق طایفه سهیم هستند و طایفه نیز مسئولیت مشترکی برای حفظ حقوق اعضای خود بر عهده دارد.

 

در ساختار ایلی ایران، سرپرستی طوایف بر عهده کلانترها بوده است که توسط ایلخان (سرپرست ایل) تعیین و منصوب می‏شدند. کلانترها هماهنگ کننده سیاست ها و برنامه های ایل در طایفه های تحت رهبری خود بودند.

 

امروزه به دلیل فروپاشی و تغییرات گسترده در ساختار ایلی، عنوان کلانتر کاربرد خود را از دست داده است و دیگر نشانی از کلانتران که توسط ایلخانان منصوب می شدند، نیست.



استفاده از مطالب این وبلاگ با ذکر منبع بلامانع است.